☘️شرح جلسهی سوم☘️
به قلم فرشته
سلام و صبحبخیر به همه☘️
و اما شرح مختصری از جلسهی سوم
حاضرین: سعیده، الهام، مسعود، صبا، آیدا، مطهره، فرشته
📚 ادامهی کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» رو مورد بحث قرار دادیم تا خطای بیست و هفتم که اهمّ صحبتهامون رو اینجا میارم (🌸البته که صفای همصحبتی و شنیدن حرفای دوستان یه چیز دیگه است و متن قاصره در انتقالش🌸)
⚘ خطای در دسترس بودن(خطای یازدهم): نویسنده برای محافظت در برابر این خطا توصیه میکنه که وقتتون رو با افرادی بگذرونید که متفاوت با شما فکر میکنند، که این اولش خیلی ملموس نبود برامون ولی با توضیحی که الهام داد برامون روشنتر شد. درواقع میگه وقتی بصورت دائم با افرادی حرف بزنی یا تبادل نظر کنی که مثل خودت فکر میکنند، به قول صبا like-minded هستید، این باعث میشه از دیدگاهها و نقطه نظرهای متفاوت، که حتی ممکنه گاهی حرف و فکرت رو نقد یا شایدم نقض کنند، غافل بمونی و این خودش باعث میشه به اشتباه تصور کنی «درست» همینه که تو فکر میکنی. من اصطلاحاً میگم چکشکاری نمیشه اطلاعات و دانش و فکرمون و به مرور «مدل ذهنی» نادرستی پیدا میکنیم.
⚘ خطای توهم کنترل بحث شد که میگه ما اغلب میزان کنترلی که روی شرایط داریم رو بیش از حد تخمین میزنیم و بعد هم توصیه کرده که اینو بپذیر که یه چیزایی هست که از کنترل تو خارجه پس حرص نزن براشون، ولی تمرکزت رو بذار روی چیزایی که میتونی کنترلشون کنی. صبا یه شعر خیلی خوب برامون خوند که عمیقتر و زیباتر این موضوع رو بیان میکنه:
**
اي دل جهان به کام تو شد شد نشد نشد
دولت اگر غلام تو شد شد نشد نشد
.
.
.
دامي به شاهراه* مرادي بگستران
اين صيد اگر به دام تو شد شد نشد نشد
**
*شاهراه: تأکید داره روی اینکه باید بدونی “کجا” و “کی” دام رو پهن کنی نه در هر بیراههای دام پهن کنی و انتظار صید داشته باشی.
⚘خطای نتیجه(خطای بیستم) که دیدیم خیلی سخته بتونیم تصمیم رو از نتیجهی تصمیم متمایز کنیم مخصوصاً وقتی نتیجه خوب نیست، ولی واقعیتش اینه که اغلب اوقات تصمیمی(البته که منظور تصمیمهاییه که با فکر گرفته شدند) که میگیریم بهترین تصمیم متناسب با اطلاعات و شرایط و جوانبی هست که اون لحظه در نظر داریم ولی بدونیم الزاماً تصمیم درست به نتیجهی درست منجر نمیشه. برای قضاوتهایی که راجع به خودمون و دیگران میکنیم خوبه اینو در نظر بگیریم.
⚘خطای کمبود(خطای بیست و هفتم): دیدیم وقتی چیزی کمیاب میشه ارزش بیشتری پیدا میکنه. گفتیم مثل حالتی هست که طَمَع میکنیم چون از دست دادن رو دوست نداریم. این حتی توی روابط هم صدق میکنه که از دست دادن یا در دسترس نبودن باعث جذابیت و ارزشمندی اون شخص میشه برامون، عزیز میشه خلاصه کسی یا چیزی که کمیابه.
به قول صبا همینطور که سعدی میگه:
تو بر کنار فُراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال
منتها نویسنده توصیه میکنه که حواسمون به ارزش واقعی اونا باشه و صرفاً چون داره تموم میشه یا از دست میره، دچار این خطا نشیم.
🎭 پیشنهاد نمایشنامهخوانی بررسی شد. بین مواردی که مطرح شد، نمایشنامهی «شب هزار و یکم» بهرام بیضایی انتخاب شد. این نمایشنامه سه تا پرده داره و روایتی از داستانهای کهن ایرانی هم هست.
نظرات و پیشنهادات:
جمع: برای تاریخ 6 سپتامبر، هوا خوبه و فرداش هم تعطیلی دانشگاهه، برنامهی دورهمی حضوری خواهیم داشت. بخاطر کرونا ترجیح اینه که فضای باز بریم، درنتیجه پیکنیکی در حوالی لوون خواهیم داشت که با فاصله بتونیم بشینیم.
🎭 فرصت رو غنیمت میدونیم و چون حضوری راحتتره کار نمایشنامه رو هم شروع میکنیم.
*جزئیات مکان و زمان دقیق متعاقباً اعلام خواهد شد.
جمع: هفتهی بعد جلسهی آنلاینمون رو خواهیم داشت برای بحث کتاب و احتمالا هماهنگیهای بیشتر برای پیکنیک روز یکشنبه😇
☘️🍀ممنون از همگی🍀☘️
#Meeting_minutes